صفحه شخصی سید علا سبزپوش

برنامه نویس دات نت و sql_server --ریاضیات

صفحه شخصی سید علا سبزپوش

برنامه نویس دات نت و sql_server --ریاضیات

کارمند کارآفرین و شرکتهای کارمندی !

حتما این عنوان برای شما عجیب باشد . اما باید عرض کنم که این نوشته فقط بر اساس تجربیات شخصی من است و شاید از نظر علمی درست نباشد .

همه ما با واژه کارآفرینی مواجه شده ایم ، مفهوم‌ و ایدة‌ کارآفرینی‌، مفهومی‌ جدید و متعلق‌ به‌ عصر حاضر نمی‌باشد. این‌ مفهوم‌ از قبل‌ از قرون‌ وسطی‌ مطرح‌ بوده‌که‌ در طول‌ زمان‌ دچار تحولاتی‌ نیز شده‌ است‌. به‌ طور خلاصه‌، کارآفرین‌ سازمان‌ دهنده‌ و فعال‌ کننده‌ یک‌ واحد اقتصادی‌ (یاغیر اقتصادی‌) و کسب‌ و کار به‌ منظور دستیابی‌ به‌ سود (دستاوردهای‌) شخصی‌ (یا اجتماعی‌) است‌.

حال این سوال مطرح می شود که آیا کارآفرین لزوما صاحب همان کسب و کار است . آنچه که ما در مفهوم عامه می شنویم ، کارآفرین فقط افراد، دارای شرکت و شاید یک کسب و کار مستقل هستند ، اما زمانی که صاحبان این کسب و کارها ، به فکر توسعه کار خود می پردازند ، از یک نکته غافل می شوند ، یعنی در فرآیند استخدام کارکنان خود شاید (البته نظر شخصی من ) دچار این اشتباه شوند که افرادی را استخدام می کنند که صرفا ادامه دهنده مسیر هستند . در حالیکه برای رشد و تعالی مسیر کسب و کار یک کارآفرین، باید کارمندانی استخدام کرد، که کارآفرین باشند ، حال این کارمندان چه خصوصیاتی باید داشته باشند .

1-کارمند کارآفرین در واقع کارمندی است ، که سازمان محل کار را متعلق به خود می داند و برای ایجاد ارزش افزوده در سازمان تلاش می کند

2-دارای خلاقیت است و از انجام کارهای تکراری متنفر است ، اگر قرار است کارمندی را برای امور عادی استخدام کنید بهتر است یک کارمند معمولی استخدام کنید ، اما اگر می خواهید در بخش تولید و یا توسعه و غیره که به ارزش افزوده سازمان مرتبط است فردی را استخدام کنید بهتر است کارمند کارآفرین استخدام کنید .

3-از نوآوری نمی ترسد ، کارمند کارآفرین همواره به دنبال کسب تجربه های جدید و یادگیری نوآرویهای جدید است ، سعی می کند همیشه خود را به روز کند .

4-نیازی به هل دادن ندارد ، کارمند کارآفرین فقط کافیست اهداف را برایش مشخص کنید ، او بقیه راه را بلد است و تا آخرش خواهد رفت .

5-قابل اعتماد است !، خیلی مهم است مخصوصا در فضای سنتی جامعه ما ، به نظر من برای اینکه این کارمند مفید باشد باید به او اعتماد کنید .

6-از ابزارهای کنترلی شدید ، بیزار است ، این نوع کارمندان از اینکه همانند دیگر کارمندان شدیدا تحت کنترل باشند به شدت بیزار هستند و می خوهند کمی آزادی عمل داشته باشند . حتما به این نکته توجه کنید .

7-اهل زیر آب زدن نیستند ، این نوع کارمندان به اهداف خود فکر می کنند ، و حوصله زیر آب زنی و خراب کاری ندارن ، اما بنا بر شواهدی دارای اخلاق خاص هم هستند ،

8-برای رسیدن به درآمد بالا فکر می کنند ، اما نه بر اساس اضافه کاری و ساعت و ... بلکه بر اساس کارهای خوب و قابل لمس و واقعی

9-نسبت به سلسه مراتب سازمانی هم حساسیت دارند مثلا برای ارتباط با بالاترین فرد سازمان نباید دچار محدودیت شوند .

10-امکانات می خواهند ، برای انجام کارهای خود نیاز به بسترها و امکانات دارند ، باید فراهم شود در غیر اینصورت ، کارآفرین نخواهند بود و صرفا کارمند معمولی خواهند شد.

11-از گفتن جمله بلد نیستم نمی ترسند !!! بله درست خواندید این افراد ادعای بلد بودن همه چیز را ندارند ، بلکه اگر چیزی را بلد نیستند خیلی راحت اعتراف می کنند که در شرایط فعلی بلد نیستند اما اگر به آنها زمان بدهیم به بهترین شکل ممکن پاسخ را پیدا می کنند .

12-محتکر نیستند ، این افراد چون همیشه در حال رشد هستند از یاد دادن به دیگران و پاسخ دادن و اشتراک گزاری تجربه های خود هراسی ندارند ، اما از سو استفاده کردن دیگران بیزارند .

13-در محیط کار فقط به کار فکر می کنند ، پس مواظب باشید آنها را از محیط کارمندان وقت تلف کن جدا کنید چون کارایی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد

 

خوب اگر شما صاحب کسب و کار هستید و به دنبال توسعه و پیشرفت هستید ، باید به دنبال چنین کارمندی باشید ، اما فراموش نکنید که تعامل با چنین افرادی هم مشکل است ، اما محال هم نیست ، اما اگر کار شما روتین تکراری باشد هرگز چنین افرادی را استخدام نکنید چون ، بعد از مدتی خواهند رفت .

 

اما شرکتهای کارمندی !

شاید عجیب باشد اما یک واقعیت است ، اگر شما شرکتی هستید که درآمد شما وابسته به سازمانی دیگر باشد که در صورت نبودن آن سازمان ، شما هم متضرر می شوید پس ، شما همان شرکت کارمندی هستید ، نه شرکت کارآفرین ، چرا که شرکتی کارآفرین است که بتواند با محصولات مختلف ، در بازارهای مختلفی مانور بدهد و در صورت از دست دادن یکی از منابع درآمد ضرر زیادی نمی بیند ، در واقع شرکت کارآفرین برای منابع درآمد خود یک سبد محصولات و یا سبد درآمدی ایجاد می کند که در صورت از بین رفتن یکی و یا بعضی از این منابع از بین نمی رود .

 

 

ما خون دل خورده ایم اما ساکتیم .

مطالب زیادی را در وبلاگها و حتی در سطح جامعه در مورد کارشناسان فنی سازمانها گفته می شود . اگر چه برخی از این مطالب صحیح است . اما آنچه این وسط هست ظلمی است که بر بعضیها می شود که می خواهند کار خود را بر اساس تعهد و مسولیت انجام دهند . وقتی در بدنه سازمانی ُ افرادی مرتکب خطایی می شوند مسلما صدای دیگران شنیده نخواهد شد . نوشته حاضر نقد و جوابی بر نوشته نویسندگان عزیز آقای آواژ  در کارمندان دولت چطور رفتار می‌کنند و آقای واحد در مجازات قبل از وقوع جرم و آقای یزدانی نژاد در پرسنلی که خیانت میکنند . خواندن این مطالب را به همه توصیه می کننم . و اما بعد 

با توجه به تجربه بنده در بخش دولتی و خصوصی و قرار گرفتن بنده در موقعیتهایی شبیه به کارشناس فنی و غیره لازم است کمی توضیح دهم

اگر چه فرمایشات دوستان صحیح است لیکن در بعضی جاها یکطرفه نوشته شده است . یعنی ما همه متهم هستیم . هر چند قبول دارم که متاسفانه در بخش دولتی و به طور واضحتر در بخشهای سازمانی این مشکلات هست . بنده معتقدم که این مشکلات از مهمترین مشکلات سازمانهای ایرانی است چرا که اگر چه در ظاهر بخش خصوصی داریم اما همین بخشهای خصوصی هم در بدنه کارشناسی خود چنین مشکلاتی را دارن . پس فقط مختص کارمندان دولتی نیست .

مشکل در کجاست .

دوستان از دیدگاه فروشنده و هر تعبیر دیگر گله های خود را مطرح کرده اند . من اینجا می خواهم از دیدگاه کارشناسی (شاید این تعبیر به مذاق دوستان خوش نیاید ) بررسی می کنم . بنده قبول دارم که در بخشهای سازمانی اعم از دولتی و خصوصی این مشکلات هست . مانند بی سوادی کارشناس ، تنبلی کارشناس ، مقاومت در برابر تغییر بدلیل ترس از دست دادن موقعیت شغلی ، بروز نبودن ، تکنولوژیهای قدیمی و ... اما شخصا مشکلی که با آن برخورد کرده ام . 2 چیز است یکی تعهد و دیگری مسولیت است

1-تعهد : کلمه ای پرمحتوا که از دهان همه شنیده می شود اما در عمل کمتر کسی به آن عمل می کند . تعهد را باید از دیگاه دو طرف کارفرما و فروشنده بررسی کرد . از دیدگاه کارفرما معمولا در قالب پشتیبانی خلاصه می شود، متاسفانه برخی شرکتهای نرم افزاری نه همه ، تصور می کنند که کارشان فقط فروش نرم افزار است و پشتیبانی فقط باید پولش را پرداخت کرد آن هم با کمترین خدمات هر چند که این مشکل ریشه های مفصلی دارد اعم از فرهنگی و غیره . اما در این گیر و دار و دعوا هر دو طرف دعوا ،حرفهایی شنیدنی برای گفتن دارن هم شرکتهای نرم افزاری و هم مشتریان آنها . در جهت مقابل شرکتهایی را دیده ام که حتی در صورت نداشتن قرارداد پشتیبانی و پرداخت پول باز هم برای حفظ اعتبار خودشان و شاید هم در برخی مواقع تعهد ، حاضر به ارایه خدمات پشتیبانی هستند . اما مقصود کلام من کجاست . چیزی که برای من دغدغه است و با آن مواجه شدم شرکتی با دریافت مبالغ هنگفتی از سازمان بابت پشتیبانی ، اما خدا را شاهد می گیرم که بعد از گذشت سالها همچنان باگهای نرم افزار را برطرف نکرده بود و به نوعی فقط موقتی اشکالات را برطرف می کرد . خوب این بی تعهدی متاسفانه باعث دید بدی می شود.

2-مسولیت : در سازمانهای بزرگ ایرانی اعم از خصوصی و دولتی ، معضلی به نام تغییر اتوبوسی مدیران وجود دارد . این تغییرات قدرت ریسک را از کارمندان می گیرد . یه جو و سو تفاهم بدی وجود دارد که اگر مدیری بخواهد نرم افزاری را سفارش دهد بدنه مجموعه تصور می کنند که آن فرد از این نرم افزار سودی می برد . لذا سعی می کنند مقاومت کنند . علاوه بر آن بر فرض موافقت و تایید عمل در صورتی که نیمه راه  مدیریت عوض شود . مدیر جدید مسلما کارهای قبلی را قبول ندارد و اگر هر گونه ایرادی داشته مسولیت را بر عهده پرسنل می گذارد . لذا پرسنل در این حالت برای خلاص شدن از دردسر سعی می کند در مقابل تغییر مقاومت کند .همچنین مساله دیگر مسولیت آموزش و فهماندن دیگر پرسنل سازمان بر عهده واحد فنی است ، علاوه بر آن همیشه با این مشکل مواجه بوده  ام که در صورت عدم جوابگویی شرکت نرم افزاری ، همه تقصیرات بر گردن کارشناس فنی خواهد بود لذا این کارشناس بر اساس ترس و دغدغه ای که دارد مسلما سعی در رد تغییر می کند.البته این حالت یک حالت نرمال است و من کاری با حالتهای فساد اداری و باند بازی ندارم . اما برخی از پرسنل بهره بردار متاسفانه در اکثر سازمانها دارای برخی ازخصوصیات زیر هستند .

1-سواد پایین چون با پارتی بازی استخدام شده اند و حالا فکر می کنند یک نخبه هستند در نتیجه باید در مورد همه چیز خودشان تصمیم بگیرند

2-دارای سابقه بالا هستند و فعلا به فکر پر کردن سنواتشان هستند تا زودتر بازنشست شوند و حال و حوصله تغییر را ندارن

3-حقوق پایین دارن اما از سر ناچاری مجبورن اینجا کار کنند . لذا براشون نمی صرفه که با نرم افزارهای جدید کار کنند

4-ترسو هستن . و می ترسن دست به هر دکمه ای بزنن چون می ترسن همه چیز را خراب کنند و مسولیت آن به عهده آنان بیفتد لذا ریسک نمی کنند و برای هر کاری با واحد فنی تماس می گیرن

5-کلا با واحد فنی مشکل دارن چون اون روزی قرار بود برای بچه شون در سایت کنکور ثبت نام کنند واحد فنی قبول نکرده لذا هر چی واحد فنی میگه ، آنها بر عکس عمل می کنند تا یه جورایی حالش را بگیرن

6-با واحد فنی مشکل دارن چون وقتی درخواست فیلتر شکن کردن و یا خواستن براشون آموزش فیس بوک بزارن ، واحد فنی قبول نکرده ، لذا هر چی واحد فنی می گه ، الزاما غلط است .

رزومه های سرگردان !

چند وقتی است که می خواهم این مطلب را بنویسم آن هم به دلایل تجربیات خودم و از جمله گله های برخی دوستان از این موضوع

اما موضوع چیست ؟

همه ما وقتی در اینترنت می گردیم با انواع و اقسام مقالاتی مواجه می شویم که همه در مورد آداب و نحوه نوشتن رزومه صحبت می کنند . اینگونه باید باشد و فلان نباید باشد و غیره . اما من یک سوال از تمام کارفرمایان دارم ، چرا کسی نمی گوید که کارفرمایان و شرکتها چگونه باید به رزومه ها جواب دهند . اگر قرار است فردی که دنبال کار است . باید بر حسب شرایط خاصی رزومه بفرستد آیا شرکت نباید براساس ادب هم که شده جواب آن رزومه را بدهد تا تکلیف آن فرد مشخص شود .

در عصر فن آوری و علم زندگی می  کنیم با آن همه وسایل ارتباطی که کار ما را راحت می کند . به نظر من اجرا کردن سیناریوی زیر کار سخت و طاقت فرسایی نیست ضمنا نشان دهنده حرفه ای بودن است .

فرض کنید من شرکتی دارم که می خواهم افرادی را برای کاری استخدام کنم . خوب یک سایت ایجاد می کنم که افراد می توانند اطلاعات خودشان را وارد کنند و سپس فایل رزومه خودشان را بفرستند و از همه مهمتر یک کد رهگیری دریافت کنند . اگر قرار شد رزومه فردی رد شود و پذیرفته نشود در این سایت ذکر می شود و طرف بعدها با وارد شدن به سایت و پی گیری رزومه خود از طریق کد رهگیری متوجه شود که او پذیرفته نشده است و دیگر منتظر نباشد . فکر نمی کنم انجام دادن چنین کاری خیلی سخت باشد . ولی می دانم که انجام چنین کاری ، حرفه ای و احترام به مراجعه کننده است .

 

جالبترین نکته اینجاست که چند سال پیش برای شرکتی معروف رزومه فرستادم و این شرکت یک هفته یعد برای مصاحبه دعوت کردن ، من هم مراجعه کردم و مصاحبه انجام شد ، قرار شد بعدا نتیجه را اعلام کنند ( همه میگویند بررسی می کنیم و خبر می دهیم در حالی که هیچ خبری نیست ) خلاصه ما هم یکی دو هفته منتظر شدیم ، خبری نشد ، در نتیجه با جای دیگری قرارداد بستیم و مشغول کار شدیم . تا اینکه دقیقا بعد از 10 ماه بخوانید ده ماه بله درست متوجه شدید 10 ماه آن هم شرکتی معروف دوباره با من تماس گرفتن برای مصاحبه در مورد قرارداد ، حسابی خنده ام گرفته بود که این دوستان واقعا چگونه فکر می کنند آیا فکر می کنند ما یک مشت اراذل بدبختی هستیم که به انتظار ترحم آنها نشسته ایم تا بعد از 10 ماه تماس بگیرن .

حالا که وقتی متوجه شدن که من خیلی وقته که در جای دیگری مشغول شده ام کلی ناراحت هم شدن که چرا من بی تعهد هستم . (نمی دانستم باید 10 ماه به انتظار آن معشوق بمانم ).

 

سوال من این است ، همانطور که کارفرمایان انتظار دارند تا یک جوینده کار بر اساس تعهدات و اخلاق برای آنها رزومه بفرستد ، آیا این رعایت اخلاق و قانون یک طرفه است . تکلیف رزومه های سرگردان و بی پاسخ جویندگان کار چه می شود . حداقل بگویید نه . همین .

این شجاعت را داشته باشیم که به فردی جواب نه بگوییم تا بیهوده به انتظار ننشیند ، نه اینکه بعد از 10 ماه تازه یادمان بیفتد که دوباره تماس بگیریم .


منتظر نظرات دوستان وبلاگ نویس و خوانندگان هستیم .

نمی دانم آیا انتظار من خیلی زیاده ؟